بـــــانـــوی اردیــبـهشـتـــ
بـــــانـــوی اردیــبـهشـتـــ

بـــــانـــوی اردیــبـهشـتـــ

مژگان های درون!!!

یه اخلاق بد :

چرا همیشه تو انتخابام مشکل دارم؟

چرا بین انتخاب دو چیز همیشه شک دارم؟

خیلی کم پیش میاد که یه چیزی رو همون دفعه اول انتخاب کنم و بخرم و تردید نداشته باشم!

(مژگان ِخودسرزنش گر  )


همین امروز که بانک بودم و موقع برگشتن مسیرم به بازار هفتگی خورد یک شال چروک سبز برای خودم خریدم!

تو انتخاب رنگ و چروک بودنش مطمئن بودم که میخوام ولی بعد که خریدم و داشتم برمیگشتم دفتر ، روح وسواسیم پیدا شد ، که چرا سبز حالا؟ به کدوم مانتوت میخوره آخه؟ یه ذره تیره تر بهتر نبود؟

تا قانعش نکنم که دست از سرم بر نمیداره! (خوب دلم خواست! )

میدونم بده ها ، ولی اگه مرتضی بود میگفتم اون جوابشو بده! و مثل همیشه خوب با مهربونی قانعش میکنه!

وقتایی که با هم میریم خرید ، انقد صبوری میکنه که خودم انتخاب کنم و کمکمم میکنه (منم قشنگ دیونش میکنما  ، هرچند انقد مهربونه که حرفی نمیزنه) ولی گاهی هم مجال به تردید کردنم نمیده و میگه همین خوبه و حساب میکنه و میگه بریم و دل به کودک لجباز درونم نمیده! با خنده میگه هرچی بیشتر فکر کنی ، انتخاب سختر میشه و خودت اذیت میشی!

به درستی حرفش شک ندارم ولی گاهی نمیتونم به تنهایی از پس این دخترکوچولو درونم بر بیام!

و اینکه چون سلیقه مرتضی رو چشم بسته قبول دارم ، فقط  ته دلم همیشه میخوام اون بهم کمک کنه! (مژگان ِ عاشق )


موقع خرید عقد ، انتخاب لباسم و رنگش سلیقه اون بود و منم خوشم اومد و چون فقط یه روز فرصت خرید باهم رو داشتیم حلقه خریدیم ، اونم خیلی ساده و راحت! خرید کتاب قرآن ، دسته گل و کلیه لوازم سفره عقد رو خودش تنهایی انجام داد و حتی برام یه سرویس استیل با نگین که به لباسم بخوره خرید(من عاشق اینجور جواهراتم حتی بیشتر از طلا) و من از همون موقع به ظرافت و دقت انتخابش مطمئن شدم!

(مژگان ِخود شیفته : با انتخاب من دیگه جای شکی تو سلیقه نمیمونه )


همیشه هم اینجوری نیستم ، بیشتر در مورد خرید برای خودم مخصوصا لباس ، اینجور وسواس دارم! اونم وقتی کسی نباشه کمکم کنه!

کسی میتونه راهکاری بده؟


** سر و صدای جرثقیلی که میخواد ماشین خرابی رو از کنار خیابون برداره رو اعصابمه الان و من همش نگاهم به روبروس که یه وقت نیفته رو ماشین های در حال عبور...(مژگان ِ نگران)

نظرات 2 + ارسال نظر
مهسا یکشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 06:35 ب.ظ http://www.delane.blogsky.com

سلام مژگان جونی ... طبیعیه بابا!!! مخصوصا موقع تنها خرید کردن واقعا انتخاب سخت میشه
منم همینطوری ام! اگه راهکاری پیدا کردی به منم بگو!!!

سلام
درسته ولی خیلی اخلاق خوبی نیست!
باشه ، حتما

مریم شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 01:13 ب.ظ

خب همینکه خودت از این اخلاقت بدت میاد این یعنی کلی خوبه
اما نود درصد خانوما اینجوری ان
تو زیاد خودتو اذیت نکن
من همیشه وقتی با وسواس و فکر و شک و تردید چیزی خردیم به مرز جنون رسوندم خودم رو اما آخرش هم انتخابم خوب نبوده
اما وقتی با عجله و تند و سریع یه چیزی رو انتخاب کردم همیشه سلیقه ام رو تحسین کردن
بعله عزیزم اینجوریاس
در ضمن برا وسایل توی خونه ات چیکار میکنی؟؟؟ هی انتخاب هی شک
پس همون اولین وسیله ای رو چشمت رو میگیره بردار و بخر و خلاص

خوب گاهی وقتا اینجوریم دیگه ولی نه خیلی
گاهی احتیاج دارم یکی تاییدم کنه
برای وسایل خونم چون مرتضی هم مثل من پرحوصلس شبا که بیرون میریم و برای خودمون میگردیم در مورد اون چیزی که میخوام جنس و قیمتشو از چندجا سوال میکنم و وقتی میخوام بخرم دیکه میدونم کدوم جنس و رنگ و مدل بهتر و کاراتره و قیمتش مناسبتر و راحت انتخاب میکنم! و همسر و خانوادش و بقیه هم تایید میکنن سلیقمو
مشکلی تو این زمینه ندارم مخصوصا که مرتضی همیشه باهامه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد