بـــــانـــوی اردیــبـهشـتـــ
بـــــانـــوی اردیــبـهشـتـــ

بـــــانـــوی اردیــبـهشـتـــ

تولد مادر مهربانم

آسمان را گفتم

می توانی آیا

بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه

روح مادر گردی

صاحب رفعت دیگر گردی

گفت نی نی هرگز

من برای این کار

کهکشان کم دارم

نوریان کم دارم

مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم.

مادر مهربان من تو با مهر و پاییز هزار رنگ آمدی تا زندگی را به ما بیاموزی

که به ما نشان دهی بهشت زیر پای توست.

انشاالله همیشه در کنار پدر سلامت باشی و سایه پر مهرت بر سرما

از طرف خودم و دو تا داداش و یه دونه آبجی بهت میگم که

 دوستت داریم

و

 میلادت مبارک


پـــاییـز مبــــارک

دیدی آخرش تابستون اونقدر غصه ی ما رو خورد که پاییــز شد!

یادت نیست ما کجای دفتر خاطرات پاییــز سال گذشته نوشتیم و زیرش رو امضا کردیم که سرخی ما از تو و زردی تو از ما؟

که هنوز مهر نشده روی خط نه چندان صاف سرنوشتمان زرد کشیدند.

همیشه گفته اند و میگویند که پاییــز فصل عاشقاست.

به عاشقیم یقین دارم که می نویسم

و گمان می کنم اگر تبریک تولد پاییــز را ننویسی باید به عاشق بودنت شک کرد.

یک تابستان دیگر گذشت و باز هم معجزه نشد.

این بار صبر را با وفاداریمان تا پاییــز بعد شرمنده می کنیم

شاید از بس رو سفید شدیم پاییــز آینده جای باران، برف بر سرزمینمان بارید *


پاییـز مبارک




فصل محبوب من از راه رسیده با کوله باری از رنگ و عشق . کمی فرصت لازم است تا خستگی این سفر یک ساله را از تن عاشق بیرون کند و آن وقت کوله بارش را بگشاید و رنگ بپاشد به سر و روی دنیایمان. که نارنجی و سرخ و سبز را در هم آمیزد. و به درختان بیاموزد که برای بزرگ شدن ، برای بارور شدن و بالنده شدن باید از سبزیشان دست بشویند. باید از تکه ای از وجودشان ، برگ های جانشان بگذرند تا دستانشان خالی شود و آنگاه دست به آسمان برای رویشی نو داشته باشند.

که برای من پاییز ، گذشتن از خود است. پاییز سخاوت درختان است که همراه سکوتی در جنگل است و راز باران های پاییزی که برای دستان خالی درختان می بارند.

می خواهم این پاییز از خودم بگذرم ، از همه عادت های سیاه و سبز و رنگی ام بگذرم تا دستانم خالی شود و سبکبالانه دست به آسمان بگشایم برای رویش نو . برای داشتن برگ هایی سبزتر و نگاهی روشنتر که محبوب همیشه مهربانم نگاهی کند بر دستان خالی ام و باران ببارد بر من که تازه تر شوم و نم نمک جوانه بزنم و قلبم از رویش پیچک عشق در هم بپیچد و سرختر بتپد **

مژگـان - پاییز 92



برای من و درختان دعا کن برای آغاز و تازه شدن ، اگر میشود! **


* مریم حیدرزاده

  امروز در اولین ساعت های پاییز بارانی یکریز بر شهر ما بارید. 


از دوست داشتن

امشب از آسمان دیده ی تو

روی شعرم ستاره می بارد

درزمستان در شب کاغدها

پنجه هایم جرقه می کارد

 شعر ای دیوانه تب آلود

شرمگین از شیار خواهش ها

پیکرش را دوباره می سوزد

عطش جاودان آتش ها

 آری آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست

 ازسیاهی چرا هراسیدن

شب پراز قطره های الماس است

آنچه از شب بجای می ماند

عطر خواب آلود گل یاس است

 آه بگذار گم شوم در تو

کسی نیابد دگر نشانه من

روح سوزان و آه مرطوب

بوزد بر تن ترانه من

 آه بگذار زین دریچه ی باز

خفته بر بال گرم رویاها

همره روزها سفرگیرم

بگریزم ز مرز دنیاها

 دانی از زندگی چه میخواهم

من تو باشم. . . تو. . . پای تاسرتو

زندگی که هزار باره بود

باردیگر تو. . . باردیگر تو

 آنچه در من نهفته دریایی است

کی توان نهفتنم باشد

باتو زین سهمگین توفان

کاش یارای گفتنم باشد

 بس که لبریزم از تو میخواهم

بروم درمیان صحراها

سربسایم به سنگ کوهستان

تن بکوبم به موج دریاها

 آری آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگرنیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست


"فروغ فرخزاد"

بگذر ...

بگــــــــــــذر تابستان
حالـــــم با تـــو خوب نمی شـود
پاییــــــــــــــــز حال مرا
خوب می شناسد ...


یا ضامن آهو

آقای خوبی ها سلام

همیشه به این افتخار کردم که پدر و مادرم مشهدی هستن و روزگاری همسایه شما بودن! و به واسطه داشتن فامیلای درجه یک هر سال اگر بطلبیمون میایم دیدنت.

خیلی وقت بود که هوای سفر به مشهدو داشتم و نمیشد تا زمستون 91 و آخرین باری که مهمون خونت شدم آخرین روزای زمستون بود. اونم کاملا اتفاقی و با تلنگر دوستم که تا مشهد همسفرشون باشم!

اولین سفرِ تنها ، اونم مشهد خودت ...

چقدر برای این سفر بیتاب بودم که اگه نشه ، اگه دعوتم نکنی ، اگه بلیط پیدا نکنم واسه همون اتوبوسی که دوستم هست و هزاران اگه که تا یه هفته درگیرشون بودم و غصه دار و درست وقتی که فکرش رو نمیکردم بلیط همون اتوبوس دستم رسید! باورش سخت بود . ولی شماخواستی و من اومدم اونم سه روز مونده به پایان سال 92

خودتون شاهد تک تک روزهایی که تو اون دو هفته داشتم بودین!

شاهد اشک هام که دست خودم نبود و می بارید ...

چه چیزهایی که ازت نخواستم ، دعاهایی که نکردم ...

و امسال انگاری داره میشه بهترین سال برای من ...

مگه میشه سالی که با شما و مشهد پرخاطره ام شروع کردم خوب نباشه ...

موقع برگشتن تنها بودم و حال بدم توی راه تا که تا دو روز بعد هم که رسیدم ادامه داشت ولی هیچ چیز نمی تونست شیرینی اون لحظه هارو ازم بگیره!

امام غریبم ، این روزها دلم برای گنبدت تنگ شده ، برام سقاخونت و شلوغی همیشگی حرمت.

دلم مثل همیشه خیلی چیزها ازت میخواد که از این راه دور راحتر میتونم بهت بگم ، آخه وقتی تو حرمت هستم و اون گنبد طلایی بغض به چشام میاره دیگه یادم میره همه چیزو و دلم آروم آروم فقط میباره!

دیروز ازت خواستم سال دیگه تو همین روز کنار گنبدت باشیم ، میشه دعوتمون کنی؟


تولدتات مبارک *



lدل تنهامو آوردم با یه دنیا دلخوشی
کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی؟

...

فرقی نمی کند!!

بگویم و بدانی...!         یا... نگویم و ندانی!

فاصله  دورت نمی کند...

وقتی در خوب ترین جای اندیشه ام جای داری...

...

میلاد بانوی آیینه


میلاد بانوی مهر و وفا ، مظهر جود و سخا ، حضرت معصومه علیهاالسلام مبارک باد 



بر خود ببال و از آن دسته دخترانی باش که پیامبر درباره شان فرمود :

چه خوب فرزندانی اند دختران محجوب



روز دختر رو به همه دخترای خوب ، دوستان عزیزم تبریک میگم.


این گلا هم تقدیم شما



قبل از آمدنت

قبل از آمدنت همه جاده ها را با اشک هایم از غبار پا کرده ام 


اما وقتی می آیی ...


هی از باران بد میگویی که آمد و راهت را گل آلود کرد!


و من می مانم و


 بارانِ چشمانم


که دگر شوق نیست


بغض بی امانیست که میبارد!


مژگان

21مرداد92

معجزه ی تــو

به نام آنکه سر به سجاده اش را حالی دگر است.
می خواهم بنویسم از او که سر سبزترین بهار را در زلال نگاه آبی تو آفرید. می خواهم از سبزی نگاه آبیت شعر بگویم و زمزمه ی پرستوها که با آمدن سرخی لبخندت به شهرمان کوچ کردند را برای همه ی عمر قاب کنم و در اتاق کوچک قلبم بیاویزم تا همیشه بدانم که تو همراه بهار و پرستو می آیی و در زمزمه ی خوش چکاوک نغمه ی دوستت دارم را می شنوم که بهار زودتر از تو و آمدن نگاه آبیت ، برایم می آورد.
من هنوزم منتظرم که روزی تو بیایی و کنار ساحل آرام دریا کنارم باشی. وجود تو هستی من است و هستی تو از وجود من.
دوستت دارم بیشتر از دیروز ، بیشتر از تمام دیروزهایی که عهد بستیم تا همیشه برای هم لبخند بزنیم و اشکمان را جز شمع نیمه جان و پروانه ی عاشق هیچکس نبیند.
دوست داشتن معجزه می کند و از قلب تو تا قلب خالی من راهی باز می کند تا ابد.
که من می خواهم دوستم داشته باشی و من معجزه قلبم را در نگاهت بخوانم و بیاموزم قرار دل بیقرارت باشم و دیگر قلبم لبریز از بوی باران و یاس شود ، که دیگر خالی نباشد.
معجزه ، لبخند چشمان توست که می تواند سطر به سطر دفترم را از پاییز پاک کند. لبخند بزن ، که من ایمان دارم به سبزی نگاهت و زلال آبی چشمانت . ایمان دارم به رویش پیچک و یاس در
 قلبم که با باران نگاهت سرآغازی دوباره میخواهد.
من به معجزه ات ایمان دارم . لبخند بزن...
"مژگان"
پنجشنبه 17 مرداد 92
 5 عصر به ساعت باران
 
 

 

لحظه ی آخر

به نام مهربانترین


خدایا نگذار دمی بی تو بمانم که بی تو بودن عمر مرا به انتها میرساند...


همیشه لا به لای روزمرگی ها چندتا نقطه هست که دوست دارم وایستم و خستگی روحمو در کنم و دوباره از نو حرکت.

یکیش بهاره ، رویش و تازه شدن ، یکیش اعتکافه ، سه روز دور شدن از همه دنیا ، خوندن دسته جمعی قرآن و اون دعای ام داودی که پر از اسم خداست و گریه های بی صدا و اشکای لای مفاتیح که آخرش گره میخوره به اذان مغرب و گرفتن حاجت ها و آرامش دلها

و مـــاه رمضـــــــون 

یک ماه مهمون خدا بودن ، کنار خدا بودن ...و  شبای قدر و افطار هایی که سبزه.

احساس خوبی دارم که یه سال دیگه هم لیاقت مهمونیشو داشتم. که تونستم هم ردیف بنده های خوبش پای یک سفره باشم که شاید از گذر دلای پاک اونا دست های منم به آسمون برسه!

خداجونم ، من سعیمو کردم برای بنده خوبی بودن . اشک هایی که ریختم شاهده. سحر شب بیست و یکم تو ماشین تو راه برگشت از امامزاده ، دردو دلامو که شنیدی. میدونی که چی ازت خواستم...

فردا عید فطره ، عیدی برای مهمونای درگاه آسمونی. خدای مهربون من ، عیدی ما سلامتی پدر و مادرهامون ، روشنی دل و عاقبت بخیری برادر و خواهرهامون و آرامش و صبر و عشق برای دوستا و عزیزامون.

محبوب من ، شاید ما خیلی چیزها ازت خواستیم ، اما تو که از دل ما بیشتر از خودمون باخبری ، خودت چیزهایی رو اجابت کن که بعد مجبور نشیم با چشم گریون و نگاه پشیمون بیام و ازت بخوایم که پسش بگیری.

مهربون بی همتای من ، تو خودت به صلاح ما واقفی و من سکوت میکنم در برابر مهربانی ات که میدانم تو بیشتر از من دوستم داری.


** عید همگی دوستان خوبم مبارک **