-
تولد مادر مهربانم
دوشنبه 1 مهرماه سال 1392 12:41
آسمان را گفتم می توانی آیا بهر یک لحظه ی خیلی کوتاه روح مادر گردی صاحب رفعت دیگر گردی گفت نی نی هرگز من برای این کار کهکشان کم دارم نوریان کم دارم مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم. مادر مهربان من تو با مهر و پاییز هزار رنگ آمدی تا زندگی را به ما بیاموزی که به ما نشان دهی بهشت زیر پای توست. انشاالله همیشه در کنار پدر...
-
پـــاییـز مبــــارک
دوشنبه 1 مهرماه سال 1392 11:13
دیدی آخرش تابستون اونقدر غصه ی ما رو خورد که پاییــز شد! یادت نیست ما کجای دفتر خاطرات پاییــز سال گذشته نوشتیم و زیرش رو امضا کردیم که سرخی ما از تو و زردی تو از ما؟ که هنوز مهر نشده روی خط نه چندان صاف سرنوشتمان زرد کشیدند. همیشه گفته اند و میگویند که پاییــز فصل عاشقاست. به عاشقیم یقین دارم که می نویسم و گمان می...
-
از دوست داشتن
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 21:30
امشب از آسمان دیده ی تو روی شعرم ستاره می بارد درزمستان در شب کاغدها پنجه هایم جرقه می کارد شعر ای دیوانه تب آلود شرمگین از شیار خواهش ها پیکرش را دوباره می سوزد عطش جاودان آتش ها آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست ازسیاهی چرا هراسیدن شب پراز قطره های...
-
بگذر ...
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 17:32
بگــــــــــــذر تابستان حالـــــم با تـــو خوب نمی شـود پاییــــــــــــــــز حال مرا خوب می شناسد ...
-
یا ضامن آهو
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 10:49
آقای خوبی ها سلام همیشه به این افتخار کردم که پدر و مادرم مشهدی هستن و روزگاری همسایه شما بودن! و به واسطه داشتن فامیلای درجه یک هر سال اگر بطلبیمون میایم دیدنت. خیلی وقت بود که هوای سفر به مشهدو داشتم و نمیشد تا زمستون 91 و آخرین باری که مهمون خونت شدم آخرین روزای زمستون بود. اونم کاملا اتفاقی و با تلنگر دوستم که تا...
-
...
شنبه 23 شهریورماه سال 1392 18:50
فرقی نمی کند!! بگویم و بدانی...! یا... نگویم و ندانی! فاصله دورت نمی کند... وقتی در خوب ترین جای اندیشه ام جای داری... ...
-
تــو
دوشنبه 18 شهریورماه سال 1392 09:28
تـو که بیایی نه نفسم می گیرد نه سرفه میکنم و نه حتی صبح آنقدر دیر می آید... تـو که باشی! همه قرص ها را دور می ریزم چشم هایم را می بندم به لبخند قرصت می اندیشم و میدانم رویایی خوش است در انتظار مژگانم لبخند سبز تـو به جای همه مسکن های عالم آرامم می کند. تـو که باشی دوست دارم سرفه هایم را و بی رخوتی همه خواب هایم را ......
-
میلاد بانوی آیینه
شنبه 16 شهریورماه سال 1392 13:10
میلاد بانوی مهر و وفا ، مظهر جود و سخا ، حضرت معصومه علیهاالسلام مبارک باد بر خود ببال و از آن دسته دخترانی باش که پیامبر درباره شان فرمود : چه خوب فرزندانی اند دختران محجوب روز دختر رو به همه دخترای خوب ، دوستان عزیزم تبریک میگم. این گلا هم تقدیم شما
-
جمعه ، جاده کلاردشت
شنبه 9 شهریورماه سال 1392 12:10
ابتدای جــاده جــاده مه آلـود می شود. ترافیک و شلوغی جــاده با کارناوال عروسی آسمــان آبی و مه آلــود * جمعه خوبی بود ، با بدرقه عروس و داماد به شادی شروع شد اما بازم غروبش موقع برگشتن دلگیر بود و هر کس با سکوتش تو دلش خلوت کرده بود!
-
چالش این روزهای من
یکشنبه 3 شهریورماه سال 1392 11:59
به نام مهربان بی همتا چند روزیه که شروع کردم به تمرین رانندگی ، اولین روزی که بعد دو سال پشت فرمون نشسته بودم بدجور از خودم ناراضی بودم. توقعم از خودم بیشتر بود بخاطر همین بدجور تو ذوقم خورد! فکر نمیکردم فراموش کرده باشم. با دوستم که خودش راننده قابلیه رفتیم تو شهرک دور زدیم ، باید و نبایدای اون اعتماد به نفسمو پایین...
-
شفق
پنجشنبه 31 مردادماه سال 1392 18:38
به نام مهربان معبودم وقتی غروب می شود ، دلم هوای تو می کند. هوای تو که نمیدانم از کجا می آیی و به کجا می روی. وقتی غروب می شود ، یک حس غریب و نزدیک در من است که مرا دلتنگ می کند. وقتی غروب می شود . تمام ستاره های باران خورده در اتاق من جمع می شوند. تمام شمع های سوخته * جان می بازند تا تو نگاه می کنی. تا تو نگاه می کنی...
-
هوای...
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1392 09:04
هر بار دلت هوای رفتن میکند چشمان من هوای گریه
-
ببار
چهارشنبه 23 مردادماه سال 1392 09:01
چقدر منتظر آمدنت بودم ببار و دلم را سیراب کن مدت هاست که از خشکی ترک برداشته! آرام ببار می ترسم بشکند...
-
قبل از آمدنت
دوشنبه 21 مردادماه سال 1392 12:29
قبل از آمدنت همه جاده ها را با اشک هایم از غبار پا کرده ام اما وقتی می آیی ... هی از باران بد میگویی که آمد و راهت را گل آلود کرد! و من می مانم و بارانِ چشمانم که دگر شوق نیست بغض بی امانیست که میبارد! مژگان 21مرداد92
-
معجزه
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 19:48
دلم یک معجزه می خواهد که مرا از این آدم آهنی بودن در بیاورد دلم میخواهد آدم باشم مثل همه آدم هایی که دل دارند شاد هستند نمیخواهم همه غصه های دنیا سهم دل کوچکم شود توان کشیدن دردهایم را ندارم خستگی سهم هر روز روحم است خدایا اگر می شود کمی برایم مرخصی رد کن میخواهم بروم بالای بلندترین جای دنیایت و همه دلتنگی ها همه...
-
دلم لک زده است
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 19:45
دلم برای مهربانی ات لک زده است طوری شکسته ام که بند زده نمی شود چینی دلم که ترک زده است بس که نیامدی تصویر چشمانت در کنج نگاهت کپک زده است. کمی به من نگاه کن که بی تفاوتی ات بدجور به زخم دلم نمک زده است. بیا و کمی در هوای من قدم بزن که دلم عجیب! برای مهربانی تو لک زده است. مژگان چهار مهر 91
-
باورِ تو
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 19:27
این روزها بی هوا دلتنگ می شوم بی هوا میبارم و بی هوا لبخند میزنم اما نه تو اشک هایم را جدی میگیری و نه دلتنگی ام را میبینی تنها دلخوش به لبخندهای مصنوعی منی و من دلخوش باورهای تو مژگان/پاییز 91
-
از لابه لای ورق پاره های گذشته
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 19:20
از این به بعد گاهی گریزی میزنم به نوشته های قبلیم که در هر فرصتی و هر جایی شده نوشتم. که حتی لای کتاب ، توی نُت گوشی یا یه تیکه کاغذ بوده! تا خود گذشتمو فراموش نکنم ، که یادم بمونه حس و حال و فراز و فرودهامو! خودمم گاهی تو چیزایی که نوشتم می مونم ، دیگه شما رو نمیدونم! به خوبی خودتون ببخشید بر من کم و کاستی هاشو هر چه...
-
بعضی آدمها
پنجشنبه 17 مردادماه سال 1392 19:45
آدمایی هستن که هر وقت ازشون بپرسی چطوری؟ می گن خوبم... وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده راهشون رو کنج می کنن از یه طرف دیگه می رن که اون حیونی نپره... اگه یخ ام بزنن ، دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون... آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش میگیرن تا از چیز دیگه ، همونایین که براتون حاضرن هر کاری بکنن....
-
خدا نزدیک قلب توست.
پنجشنبه 17 مردادماه سال 1392 19:40
شبا وقتی که بیداری خدا هم با تو بیداره تا وقتی نخوابی تو ازت چش ور نمی داره خدا میبینه حالت رو خدا می دونه حست رو ازون بالا میاد پایین خدا میگیره دستت ر و خدا می دونه توی قلبت چه اندازه تو غم داری خدا می دونه تو دنیا چه چیزی رو تو کم داری خدا نزدیک قلب توست.
-
معجزه ی تــو
پنجشنبه 17 مردادماه سال 1392 19:17
به نام آنکه سر به سجاده اش را حالی دگر است. می خواهم بنویسم از او که سر سبزترین بهار را در زلال نگاه آبی تو آفرید. می خواهم از سبزی نگاه آبیت شعر بگویم و زمزمه ی پرستوها که با آمدن سرخی لبخندت به شهرمان کوچ کردند را برای همه ی عمر قاب کنم و در اتاق کوچک قلبم بیاویزم تا همیشه بدانم که تو همراه بهار و پرستو می آیی و در...
-
لحظه ی آخر
پنجشنبه 17 مردادماه سال 1392 18:27
به نام مهربانترین خدایا نگذار دمی بی تو بمانم که بی تو بودن عمر مرا به انتها میرساند... همیشه لا به لای روزمرگی ها چندتا نقطه هست که دوست دارم وایستم و خستگی روحمو در کنم و دوباره از نو حرکت. یکیش بهاره ، رویش و تازه شدن ، یکیش اعتکافه ، سه روز دور شدن از همه دنیا ، خوندن دسته جمعی قرآن و اون دعای ام داودی که پر از...
-
بسم الله
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 11:18
باعشق اگر همسفری ، بسم الله گر اهل دعای سحری ، بسم الله امشب شب قدراست و خدا منتظر است ازدست گنه اگر خون جگری ، بسم الله امشب شب تقسیم حج و کرببلاست گر دلتنگ برای سفری ، بسم الله گر اهل ولایتی و خواهان نجف گرمشتاق جمال حیدری ، بسم الله درمحضر ارباب محبت ، مهدی خواهی بزنی بال و پری ، بسم الله اگر یادتان بود و باران...
-
دُعــــا
شنبه 5 مردادماه سال 1392 12:09
دعـــایت میکنم من ، درمیان ربنـــای سبز دستــــانم دعـــایم کن ، سر سجـــاده سبـــــزت ، میان بغض چشمــانت گمـــانم هم دعـــای من بگیرد ، هم دعـــای تو دعـــایم کن ، دعــــایم کن
-
آهنگ پیشواز
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 18:57
کد آهنگ های پیشواز سریال های ماه رمضان (ایرانسل) مـادرانه - احسان خواجه امیری 2212095 مـــاه عسل - فرزاد فــرزین - 2212098 نمیزارم بری - مهدی یـراحی 2212100 دودکش - رضا صــادقی 2212089 *قیمت : 300 تومان *ارسال کد به 7575
-
کوتاه ولی آمد...
یکشنبه 30 تیرماه سال 1392 18:59
به نام مهربان بی همتا بالاخره اومد چقدر دلم برایش تنگ شده بود. چندین روز بود که چشم انتظارش بودم. و امروز رسید. خیلی وقت بود که نبود! جای خالی نبودنش عجیب خالی بود. اومدنش و رفتنش کوتاه بود اما من دلم خوش بود به لبخندش. به قولی که به گلای باغچه دادم. و دلم خوش است به عطرش که هنوزم همه جا رو پر کرده. صدای عاشقونش از...
-
هواتـــــو کـردم
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 12:57
هواتـــــو کـردم منه حیرون توی این روزا هواتو کردم دلم میخوادت میخوام بیام تو آسمون دورت بگردم هــــوایی میشم همون روزا که میبینم هوامو داری میخوام بدونم تاکی میخوای ببینی و به روم نیاری دلمو دست تو دادم من دلتنگ احساسی نمی ذاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی دلمو دست تو دارم دلمو آسمونی کن همیشه مهربون بودی دوبـاره...
-
هلال ماه
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1392 13:03
سلام امام سجاد(ع) به ماه رمضان : سلام برتو ای بزرگترین ماه خدا و ای کریم ترین همنشین از میان اوقات سلام برتو ای همسایه ای که دلها نزد تو نرم شد و گناهان در تو نقصان گرفت سلام برتو که چه بسیارند آزادشدگان حضرت حق در تو و چه سعادتمند است کسی که حرمتت را بواسطه خودت رعایت نمود ! سلام برتو همچنان که با برکات برما وارد شدی...
-
ســــلام اول
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1392 13:01
خدای مهربون من ســـلام یه سلام ناب از جنس ماهت ، از جنس اولین روز رمضان خدای من میدانی چقدر منتظر مهمانیت بودم! دلم این روزها بیشتر از همیشه برایت تنگ بود. بیشتر از همیشه آغوشت را می خواست. این روزها بیشتر از همیشه چشم به اسمان و معجزه های کوچکت دارم! ای قرار همه بی قراری هایم من می ترسم ... تو که میدانی ...... در گذر...
-
تو را من چشم در راهم...
دوشنبه 17 تیرماه سال 1392 19:21
تو را من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم تـــــو را من چـشـــم در راهـــم. شباهنگام ، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یادآوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم تـــــو را من چـشـــم در...